possible, practicable, feasible, easy, handy, achievable, available
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
انجام آن عمل فعلا میسر نیست
the accomplishment of that task is not feasible now
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «میسر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میسر