فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

ناگزیر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • ناچار، ملزم
  • فونتیک فارسی

    naagozir
  • صفت قید
    perforce, of necessity, inevitable, inevitably, inescapable, inescapably
    • - این تصمیم ناگزیر به تنش‌های سیاسی منجر خواهد شد.

    • - The decision will inevitably lead to political tensions.
    • - ناگزیر شدن

    • - to be forced to , to have to, to be compelled to
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ناگزیر

ارجاع به لغت ناگزیر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ناگزیر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ناگزیر

پیشنهاد بهبود معانی