battle, fight, clash, combat, conflict, contest, skirmish
battle
fight
clash
combat
conflict
contest
skirmish
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پدرش در نبرد بریتانیا کشته شد.
His father was killed in the battle of Britain.
نبرد دو ساعت طول کشید.
The fight lasted two hours.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نبرد» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نبرد