آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

نظارت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / nezaarat /

supervision, oversight, control, management, superintendence, stewardship

supervision

oversight

control

management

superintendence

stewardship

سرپرستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

این پروژه تحت نظارت دقیق او تکمیل شد.

The project was completed under her careful supervision.

امر نظارت بر ساختمان به عهده‌ی او گذاشته شده بود.

The oversight of the construction was entrusted to her.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نظارت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت نظارت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نظارت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نظارت

لغات نزدیک نظارت

پیشنهاد بهبود معانی