آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴

    نو به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    صفت
    فونتیک فارسی / nõ /

    new, modern, unused, modernistic, neoteric, modernized, novel, fresh, newfangled, pristine

    new

    modern

    unused

    modernistic

    neoteric

    modernized

    novel

    fresh

    newfangled

    pristine

    جدید، تازه

    کاملاً نو

    perfectly new

    گلچینی از شعر نو انگلیسی

    an anthology of modern English poetry

    سازه‌ی پیوندی
    فونتیک فارسی / nõ /

    fresh, new

    fresh

    new

    جدید، نوین، تازه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    نوساز

    newly built

    نوجوان

    adolescent

    gnu

    gnu

    جانور شناسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد نو

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    ابتکاری بدیع بکر تازه جدید طرفه طری طریف مدرن نوین
    متضاد:
    قدیم کهنه

    سوال‌های رایج نو

    نو به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «نو» در زبان انگلیسی به new ترجمه می‌شود.

    «نو» یکی از واژه‌های بنیادین زبان فارسی است که مفهومی گسترده، زنده و چندوجهی دارد. این واژه نه‌فقط به‌معنای چیزی است که به‌تازگی ساخته شده، خریده شده یا به‌وجود آمده، بلکه در سطحی عمیق‌تر، حامل معنای تجدید، تازگی، تغییر، امید و آغاز است. به همین دلیل، «نو» در زبان، فرهنگ، هنر، فلسفه و حتی دین و عرفان ایرانی جایگاه خاصی دارد.

    در زندگی روزمره، وقتی می‌گوییم چیزی «نو» است، معمولاً منظورمان عدم استفاده، بکر بودن یا تازگی فیزیکی آن است. مثلاً لباس نو، کتاب نو، یا خانه‌ی نو. در این کاربرد، «نو» در برابر «کهنه» قرار می‌گیرد و حسی از طراوت، تمیزی و کیفیت بالاتر را منتقل می‌کند. اما معنای «نو» تنها محدود به اشیا نیست؛ انسان‌ها نیز به تجربه‌های نو، ایده‌های نو و احساسات نو علاقه‌مندند. ما همواره به دنبال «نو شدن» هستیم، چراکه نو برای ما یادآور شروعی تازه و فرصتی دیگر است.

    در فرهنگ و ادبیات فارسی، واژه‌ی «نو» بار معنایی شاعرانه و استعاری نیز دارد. نوروز، جشن سال نو، نمادی از تجدید طبیعت و نو شدن دل‌هاست. در اشعار فارسی نیز، نو شدن نه‌فقط بهار طبیعت، بلکه احوال درونی انسان را توصیف می‌کند؛ از حافظ گرفته تا نیما، نو شدن با مفاهیمی چون امید، رهایی از تکرار، و بازگشت به اصالت پیوند خورده است. حتی در فرم ادبی، اصطلاح «شعر نو» نشان‌دهنده‌ی تحولی در زبان و نگاه ادبی بود؛ حرکتی به‌سوی تازگی، فردیت، و آزادی از قالب‌های سنتی.

    در فلسفه و معناشناسی، «نو» به عنوان نیروی محرک تحول و خلاقیت عمل می‌کند. بسیاری از ایده‌ها و دستاوردهای بزرگ بشری حاصل جسارت در ورود به حوزه‌ای «نو» بوده‌اند. مواجهه با ناشناخته، پذیرش خطر و استقبال از تغییر، همه ریشه در همین جست‌وجو برای «نو» دارند. دنیای علم، فناوری، هنر و حتی روابط انسانی، همگی نیازمند روحی تازه‌اند که «نو» آن را نمایندگی می‌کند.

    اما باید توجه داشت که «نو» همیشه با تحسین همراه نیست. در برخی فرهنگ‌ها یا شرایط، هر چیز نو ممکن است با تردید، مقاومت یا حتی دشمنی مواجه شود. این پدیده به «ترس از نوآوری» یا neophobia معروف است؛ ترسی که در برابر هر چیز متفاوت یا غیرآشنا شکل می‌گیرد. در عین حال، میل به «نو شدن» یکی از نیازهای بنیادین روان انسان است و نوسازی، چه درونی و چه بیرونی، بخشی جدایی‌ناپذیر از رشد شخصی و اجتماعی است.

    «نو» واژه‌ای است که در خود زندگی می‌تپد. نو یعنی آغاز، یعنی امکان، یعنی جرئت عبور از کهنه و تکرار. «نو» پلی است میان گذشته و آینده، میان تجربه و خیال، و میان بودن و شدن. در جهانی که همواره در حال تغییر است، آن‌که نو می‌ماند، زنده می‌ماند.

    ارجاع به لغت نو

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «نو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نو

    لغات نزدیک نو

    • - ننه من غریبم در آوردن
    • - ننه من غریبم درآوردن
    • - نو
    • - نو آئین
    • - نو آغاز
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین کردن وهله
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.