classmate, in the same class
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او همکلاسیاش را با خواهرم آشنا کرد.
He acquainted his classmate with my sister.
کنجکاوی که بدونی همکلاسیهای سابقت الان کجان؟
Are you curious to know where your former classmates are now?
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «همکلاسی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همکلاسی