whim, crotchet, caprice, frivolity, whimsicality, capriciousness
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
حمایت مردم از او از روی هوس بود.
The people's support for him was very capricious.
روزنامهها تابع هوا و هوس صاحبان خود شدند.
Newspapers became subject to the caprices of their owners.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «هوس» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/هوس