آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴

    پرتاب به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / partaab /

    hurling, throw, shot, pitch, cast, fling, projection, peg, sling, (physics) inflection

    hurling

    throw

    shot

    pitch

    cast

    fling

    projection

    peg

    sling

    inflection

    افکنش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    برخی از کودکان از روی بی‌فکری شروع به پرتاب سنگ به‌‌سمت خودروهای عبوری کردند.

    Some children started mindlessly hurling stones at passing vehicles.

    پرتاب (توپ توسط) او خیلی بلند بود.

    His throw was too high.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد پرتاب

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    پرچین‌وشکن پرچین پرشکن پرگره فردار
    متضاد:
    کم‌تاب
    مترادف:
    تیررس
    مترادف:
    افکندن افکنش
    مترادف:
    پرش سیر

    سوال‌های رایج پرتاب

    پرتاب به انگلیسی چی می‌شه؟

    پرتاب در زبان انگلیسی معمولاً به throw یا launch ترجمه می‌شود. (بسته به زمینه‌ی استفاده)

    پرتاب یکی از مفاهیم پایه‌ای در فیزیک حرکت و همچنین یکی از اعمال بسیار رایج در زندگی روزمره انسان است. این عمل، شامل انتقال یک شی از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر با استفاده از نیرو و معمولاً با دخالت عضلات بدن یا ابزارهای مکانیکی است. در ساده‌ترین شکل، پرتاب می‌تواند انداختن یک توپ به‌سمت هدف باشد، اما در سطح‌های پیشرفته‌تر، مفاهیمی مانند پرتاب موشک، پرتاب نیزه، یا حتی پرتاب نور به‌واسطه‌ی بازتاب و شکست را در بر می‌گیرد. از منظر علمی، پرتاب تحت تأثیر عواملی چون زاویه، سرعت اولیه، جرم شیء و مقاومت هوا قرار دارد.

    در ورزش، پرتاب یکی از اجزای کلیدی بسیاری از رشته‌ها محسوب می‌شود. در دو و میدانی، ورزشکاران در رشته‌هایی مانند پرتاب دیسک، پرتاب وزنه و پرتاب نیزه به رقابت می‌پردازند و تکنیک‌های دقیق و حساب‌شده‌ای را به‌کار می‌برند تا بیشترین مسافت ممکن را طی کنند. در ورزش‌هایی نظیر بسکتبال، بیسبال، فوتبال آمریکایی یا هندبال نیز، پرتاب نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. تسلط بر مهارت پرتاب نه‌تنها به دقت و قدرت بدنی نیاز دارد، بلکه هماهنگی عصبی-عضلانی و آگاهی فضایی را نیز می‌طلبد.

    از جنبه‌ی فرهنگی و زبان‌شناختی، «پرتاب» در بسیاری از زبان‌ها با مفاهیم استعاری نیز همراه شده است. مثلاً در زبان فارسی عباراتی مانند «پرتاب کردن نگاه»، «پرتاب شدن به آینده»، یا «پرتاب ایده» نشان‌دهنده‌ی انتقال ناگهانی یا حرکت سریع ذهنی و معنوی است. در ادبیات، پرتاب گاهی نمادی از رهایی، آزادی یا ورود ناگهانی به یک موقعیت جدید محسوب می‌شود.

    در علوم مهندسی و فناوری نیز، پرتاب جایگاه ویژه‌ای دارد. طراحی سامانه‌های پرتابی، از جمله در صنعت هوافضا، مستلزم تحلیل‌های دقیق آیرودینامیکی، محاسبات نیروی محرکه، و بررسی اثرات گرانش و مقاومت محیطی است. پرتاب یک فضاپیما به مدار زمین یا فراتر از آن، نتیجه‌ی سال‌ها پژوهش، شبیه‌سازی و آزمون‌های مهندسی است و هر مرحله از آن، به‌شکلی حساب‌شده و با دقت بالا برنامه‌ریزی می‌شود.

    پرتاب را می‌توان یکی از مفاهیم بنیادین تعامل انسان با محیط پیرامونش دانست. این عمل، از بازی‌های کودکانه گرفته تا پیچیده‌ترین فناوری‌های فضایی، نشان‌دهنده‌ی تمایل بشر به ایجاد حرکت، تغییر مکان اشیا و رسیدن به هدف‌هایی است که در ابتدا دور از دسترس به نظر می‌رسند. پرتاب، به‌نوعی بازتابی از تلاش انسان برای تأثیرگذاری بر جهان اطرافش است.

    ارجاع به لغت پرتاب

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «پرتاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرتاب

    لغات نزدیک پرتاب

    • - پرت و پلا
    • - پرت و پلا گفتن
    • - پرتاب
    • - پرتاب شدن با منجنیق
    • - پرتاب‌شناسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.