adopted son
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پسرخواندهاش شادی زیادی به زندگی آنها آورده است.
His adopted son has brought so much joy to their lives.
آنها تولد پسرخواندهی خود را با مهمانی بزرگی جشن گرفتند.
They celebrated their adopted son's birthday with a big party.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پسرخوانده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسرخوانده