آخرین به‌روزرسانی:

پسرخوانده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پسری که مردی یا زنی او را به فرزندی پذیرفته باشد

فونتیک فارسی

pesarkhaande
اسم

adopted son

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

پسرخوانده‌اش شادی زیادی به زندگی آن‌ها آورده است.

His adopted son has brought so much joy to their lives.

آن‌ها تولد پسرخوانده‌ی خود را با مهمانی بزرگی جشن گرفتند.

They celebrated their adopted son's birthday with a big party.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پسرخوانده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پسرخوانده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسرخوانده

لغات نزدیک پسرخوانده

پیشنهاد بهبود معانی