همچنین میتوان از چندرنگه بهجای چندرنگ استفاده کرد.
variegated, parti-colored, multicolored, motley, parti-colored, pied, varicolored
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لالهی چندرنگ
a variegated tulip
ما یک بچهگربهی کوچک چندرنگ را در خانه نگهداری میکنیم.
We keep a little multicolored kitten in the house.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «چندرنگ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چندرنگ