shell, seashell
کج خالی
empty shell
جمع کردن کج
collecting seashell
slanted, tipped, uneven, angular, sidelong, cockeyed, oblique, cocked, lopsided, hooked, slant, bowed, askew, bent, crooked, atilt, skew, wry, crisscross
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
میلهی کج
a bent rod
خط کج
a crooked line
بار کج به منزل نمیرسد.
a lopsided load does not reach its destination.
کلمهی «کج» در انگلیسی crooked یا askew ترجمه میشود.
«کج» به وضعیتی گفته میشود که شیء یا سطحی نسبت به حالت استاندارد یا افقی خود تغییر موقعیت داده باشد و از خط مستقیم یا عمود خارج شود. این کلمه معمولاً برای توصیف اشیاء یا قسمتهایی از آنها که بهطور غیرطبیعی یا غیراصولی خمیده یا متمایل به یک سمت هستند، به کار میرود. برای مثال، وقتی میگوییم «درب کج است»، یعنی درب بهطور دقیق و عمودی بسته نشده و به یک سمت انحراف پیدا کرده است.
کج بودن ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد، مانند نقص در ساخت یا نصب، فشار خارجی، یا حتی تاثیرات زمان و فرسایش. در دنیای معماری و مهندسی، کج بودن میتواند نشاندهندهی مشکلات ساختاری و استحکام یک سازه باشد. بهطور مثال، اگر دیوار یا ساختمان کج باشد، ممکن است بهطور جدی بر سلامت و ایمنی آن تاثیر بگذارد.
در زبان مجازی و غیرمستقیم، کلمهی «کج» میتواند به صفات افراد یا وضعیتهای رفتاری نیز اشاره داشته باشد. مثلاً، عبارت «نگاه کج به چیزی» یا «اندیشههای کج» به معنای نگاه یا فکر اشتباه، منفی یا غیرصادقانه به موضوعات است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کج» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کج