۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

کمبود به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kambood /

shortage, deficit, lack, scarcity, failure, shortfall, inadequacy, want, dearth, defect, shortcoming, insufficiency, dificiency, demerit, poverty

کمی، کاستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

کمبود کارگر

a shortage of labor

به‌دلیل کمبود بودجه طرح از بین رفت.

The project died because of a lack of funds.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کمبود

  1. مترادف:
    افت فقدان قلت کمی محدودیت نقص
    متضاد:
    بس‌بود

ارجاع به لغت کمبود

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کمبود» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کمبود

لغات نزدیک کمبود

پیشنهاد بهبود معانی