آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

کمبود به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / kambood /

shortage, deficit, lack, scarcity, failure, shortfall, inadequacy, want, dearth, defect, shortcoming, insufficiency, dificiency, demerit, poverty

shortage

deficit

lack

scarcity

failure

shortfall

inadequacy

want

dearth

defect

shortcoming

insufficiency

dificiency

demerit

poverty

کمی، کاستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

کمبود کارگر

a shortage of labor

به‌دلیل کمبود بودجه طرح از بین رفت.

The project died because of a lack of funds.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کمبود

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت کمبود

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کمبود» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کمبود

لغات نزدیک کمبود

پیشنهاد بهبود معانی