آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

فقدان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / feghdaan, foghdaan /

lack, absence, want, loss, nonexistence, scarcity, deficiency, deprivation, privation, default

lack

absence

want

loss

nonexistence

scarcity

deficiency

deprivation

privation

default

عدم، نبودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

در صورت فقدان هوا

in the absence of air

فقدان ظاهری حس مسئولیت در او

his apparent lack of a sense of responsibility

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او همیشه از فقدان آزادی می‌نالد.

He is always lamenting the lack of freedom.

او با فقدان ما احساس هم‌دردی کرد.

He identified with our loss.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فقدان

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
کمبود گمشدگی
مترادف:

ارجاع به لغت فقدان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فقدان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فقدان

لغات نزدیک فقدان

پیشنهاد بهبود معانی