آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

گوشه به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / gooshe /

corner, angle, hint, allusion, sarcastic remark, figure

corner

angle

hint

allusion

sarcastic remark

figure

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گوشه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:
طعن کنایه

سوال‌های رایج گوشه

گوشه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «گوشه» در زبان انگلیسی به corner ترجمه می‌شود.

گوشه مفهومی آشنا در زندگی روزمره است که هم در توصیف فضاهای فیزیکی کاربرد دارد و هم در حوزه‌های انتزاعی و ذهنی حاضر است. این واژه در ساده‌ترین حالت، نقطه‌ی تلاقی دو خط یا دو سطح را توصیف می‌کند، اما دامنه‌ی معنایی آن به‌مراتب گسترده‌تر و عمیق‌تر است و توانسته در زبان و فرهنگ، جایگاهی فراتر از یک عنصر هندسی پیدا کند.

گوشه در اولین و ملموس‌ترین معنای خود، عنصری هندسی به‌شمار می‌رود که مرزها را تعریف می‌کند و شکل فضا را مشخص می‌سازد. در معماری، گوشه‌ یک اتاق می‌تواند نشانگر پایان یک سطح و آغاز سطحی دیگر باشد و از همین جهت نقشی مهم در سازمان‌دهی فضا دارد. طراحان داخلی نیز از گوشه‌ها برای ایجاد تعادل بصری، تعیین نقاط تمرکز یا شکل دادن به جریان حرکت در محیط استفاده می‌کنند. حتی نورپردازی در گوشه‌ها می‌تواند حس گستردگی یا صمیمیت بیشتری ایجاد کند و بر ادراک افراد از محیط اثر بگذارد. از این منظر، گوشه تنها یک نقطه‌ی ارتباطی نیست، بلکه بخشی تعیین‌کننده در تجربه‌ی فضایی انسان است.

معنای گوشه در بُعد استعاری نیز گسترده و پرکاربرد است. هنگامی که گفته می‌شود فردی به «گوشه‌ای» پناه برده، هدف اشاره به مکانی آرام یا خلوت برای تمرکز، استراحت یا فاصله گرفتن از شلوغی است. در ادبیات، گوشه معمولاً نماد خلوت‌گزینی، تأمل، بازنگری و آرامش ذهنی است. این کاربرد نشان می‌دهد که واژه‌ی گوشه برای توصیف وضعیت‌های عاطفی و ذهنی نیز مناسب است و نه تنها به شکل فیزیکی فضا محدود نمی‌شود. گاهی نیز گوشه می‌تواند بیانگر محدودیت باشد؛ نقطه‌ای که فرد یا موضوعی در آن به بن‌بست می‌رسد یا آزادی عملش کاهش می‌یابد.

گوشه همچنین در برخی حوزه‌های هنری جایگاه ویژه‌ای دارد. در نقاشی، ترکیب‌بندی تصویر معمولاً با توجه به تناسبات گوشه‌ها شکل می‌گیرد، زیرا این نقاط بر جهت نگاه بیننده و حس تعادل بصری اثر می‌گذارند. هنرمندان گاه از گوشه‌های خالی برای ایجاد فضای تنفس در اثر استفاده می‌کنند و گاه با تأکید بر گوشه‌ها، حس انزوا یا تمرکز را القا می‌کنند. در خوش‌نویسی و کتاب‌آرایی سنتی نیز گوشه‌ها محل قرارگیری عناصر تزئینی، نشانه‌ها یا موتیف‌های دقیق و ظریف بوده‌اند و به تنظیم تناسبات صفحه کمک می‌کرده‌اند. بدین‌ترتیب، گوشه در هنر نه تنها یک موقعیت فضایی بلکه یک ابزار زیبایی‌شناختی است.

در زندگی روزمره، گوشه در ارتباط با رفتارهای عملی و تصمیم‌گیری‌ها نیز کاربرد پیدا می‌کند. وقتی فردی می‌گوید در «گوشه‌ای» از خانه احساس راحتی بیشتری دارد، این بیان نشان‌دهنده‌ی نقش گوشه‌ها در ایجاد حس امنیت و پایداری است. بسیاری از افراد هنگام مطالعه، کار کردن یا استراحت، به‌طور طبیعی به سمت گوشه‌ها جذب می‌شوند؛ زیرا گوشه‌ فضا را محدودتر و قابل‌کنترل‌تر نشان می‌دهد. در محیط‌های کاری نیز چیدمان میزها و تجهیزات به‌گونه‌ای تنظیم می‌شود که از باز بودن بیش از حد فضا جلوگیری شده و کارکنان در نقاطی با تمرکز بیشتر قرار گیرند.

از سوی دیگر، گوشه در ارتباط با حافظه و ثبت رویدادها نیز اهمیت دارد. بسیاری از خاطرات بصری به موقعیت اشیا در گوشه‌های فضا گره می‌خورد؛ زیرا ذهن انسان معمولاً مرزها و نقاط آغاز و پایان را راحت‌تر به یاد می‌سپارد. در طراحی فضاهای نمایشگاهی یا آموزشی نیز گوشه‌ها می‌توانند جایگاه مناسبی برای قرارگیری عناصر مهم یا مکمل باشند تا مسیر نگاه مخاطب هدایت شود. مجموعه این ویژگی‌ها نشان می‌دهد که گوشه در تعامل انسان با محیط، نقشی فراتر از یک بخش ساده از فضا دارد و هم در ادراک، هم در رفتار و هم در معنا‌آفرینی ایفای نقش می‌کند.

ارجاع به لغت گوشه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گوشه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گوشه

لغات نزدیک گوشه

پیشنهاد بهبود معانی