angle, vertex, gonio-
مثلث سه زاویه دارد.
a triangle has three angles
نیمساز زاویه
bisector of an angle
در اثر واگرایی دو خط مستقیم زاویه تشکیل میشود.
An angle is formed by the divergence of two straight lines.
مکمل زاویه
the supplement of an angle
shrine, sepulcher, mausoleum
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خانهی الویس تبدیل به زاویهای برای طرفدارانش شده.
Elvis's home has become a shrine for his fans.
بسیاری از زائرین در زاویه عبادت میکنند.
Many pilgrims worship at the shrine.
corner, nook, niche
هر یک از آنان در زاویهای مشغول نیایش بود.
each of them was praying in a corner
در زاویهای نشست و تمام حرکات مرا تماشا کرد.
She sat in the corner, watching my every move.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «زاویه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/زاویه