groundless, unwarranted, baseless, footling, phony, spurious, bogus, sham, trumped up, trifling, inane, silly
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اتاق را الکی تمیز کردند.
They cleaned the room just anyhow.
قاضی همهی ادعاهای الکی او را رد کرد.
The judge rejected all of his bogus allegations.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «الکی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/الکی