فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ترتیب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

طرز قرارگیری

فونتیک فارسی

tartib
اسم

arrangement, order, manner, formation, formula, method, scheme, setup, classification, sequence, configuration

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

اسامی به‌ترتیب حروف الفبا ذکر شده است.

The names are listed in alphabetical order.

ترتیب اساسی

a basic arrangement

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ترتیب

  1. مترادف:
    انتظام انضباط نظم
  1. مترادف:
    توالی
  1. مترادف:
    سامان نسق نظام
  1. مترادف:
    آراستگی تنظیم
  1. مترادف:
    دستور رژیم قاعده نهاد
  1. مترادف:
    رسم شیوه قانون
  1. مترادف:
    تامین تدارک

ارجاع به لغت ترتیب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترتیب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترتیب

لغات نزدیک ترتیب

پیشنهاد بهبود معانی