آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

جلوگیری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / jelogiri /

prevention, inhibition, restraint, holdup, stoppage, preclusion, exclusion, hindrance, lid, discouragement, save, (electricity) impedance, (medicine) prophylaxis

prevention

inhibition

restraint

holdup

stoppage

preclusion

exclusion

hindrance

lid

discouragement

save

impedance

prophylaxis

پیشگیری، خودداری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

جلوگیری از جنایت

crime prevention

روغن در جلوگیری از زنگ‌زدگی نقش مهمی دارد.

Oil plays an important role in the inhibition of rust.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد جلوگیری

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت جلوگیری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جلوگیری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جلوگیری

لغات نزدیک جلوگیری

پیشنهاد بهبود معانی