آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴

    حرمت به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی / hormat /

    reverence, respect, inviolability

    reverence

    respect

    inviolability

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد حرمت

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    آبرو احترام اعتنا اعزاز بزرگداشت پاس تعظیم تکریم رعایت عز عزت کرنش مراعات
    متضاد:
    تحلیل
    مترادف:
    مهابت عظمت
    مترادف:
    منع
    مترادف:
    تحریم

    سوال‌های رایج حرمت

    حرمت یا هرمت – کدام درست است؟

    شکل درست این واژه «حرمت» است.

    «حرمت» به معنی احترام، تقدس، یا حریم مقدس است و در زبان فارسی معیار به همین صورت نوشته و به کار می‌رود.

    شکل «هرمت» نادرست است و در فارسی رسمی و معیار کاربرد ندارد.

    حرمت به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «حرمت» در زبان انگلیسی به "respect" یا در برخی زمینه‌ها به "sanctity" ترجمه می‌شود، بسته به زمینه‌ی استفاده.

    واژه‌ی «حرمت» مفهومی عمیق و چندلایه در زبان فارسی دارد و اغلب به معنای حفظ شأن، احترام، منزلت و پرهیز از بی‌احترامی یا توهین نسبت به اشخاص، باورها، مکان‌ها یا حتی مفاهیم مقدس به کار می‌رود. «حرمت» برخاسته از ریشه‌ای عربی است و در فارسی نیز جایگاه خاصی در ادبیات، فرهنگ و عرف اجتماعی دارد. این واژه بیانگر ارزشی معنوی و اخلاقی است که شکستن آن نوعی عبور از خطوط قرمز تلقی می‌شود.

    در روابط انسانی، حرمت به معنای احترام متقابل، رعایت حدود، و در نظر گرفتن شأن و شخصیت دیگران است. وقتی گفته می‌شود که «حرمت کسی را باید نگه داشت»، منظور آن است که نباید با رفتار یا گفتاری باعث رنجش، تحقیر یا بی‌احترامی به او شد. این اصل در روابط خانوادگی، اجتماعی و حتی حرفه‌ای نقش بنیادین دارد و نادیده گرفتن آن، زمینه‌ساز تعارض، دلخوری و فروپاشی اعتماد می‌شود.

    فراتر از روابط فردی، «حرمت» در مورد مفاهیم یا مکان‌ها نیز به کار می‌رود. مثلاً در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف، مکان‌هایی چون عبادت‌گاه‌ها، آرامگاه‌ها یا کتاب‌های مقدس دارای «حرمت» هستند، یعنی باید با احترام و وقار با آن‌ها برخورد شود. شکستن حرمت چنین مکان‌ها یا مفاهیمی نه تنها توهین به یک چیز فیزیکی بلکه تعرض به باورها و ارزش‌های عمیق افراد تلقی می‌شود.

    در ادبیات فارسی، واژه‌ی حرمت بار معنایی سنگین و شاعرانه‌ای دارد.برخی از شاعران و نویسندگان بزرگ از این واژه برای بیان احترام به معشوق، بزرگان، استادان یا حتی عشق و معنویت استفاده کرده‌اند. در این‌گونه کاربردها، حرمت گاه با مفاهیمی مانند «عشق»، «صداقت» و «پرهیز» درهم می‌آمیزد و جنبه‌ای عارفانه می‌یابد.

    «حرمت» مفهومی است که ستون ارتباطات انسانی و اجتماعی سالم به شمار می‌آید. رعایت حرمت، چه در سطح فردی و چه در سطح جمعی، نشانه‌ای از بلوغ اخلاقی، آگاهی فرهنگی و فهم عمیق انسانی است. بی‌توجهی به آن، معمولاً پیامدهایی سنگین بر جای می‌گذارد و روابط را از هم می‌پاشد؛ حال آن‌که حفظ حرمت، نه تنها به دیگران، بلکه به خود فرد نیز عزت و اعتبار می‌بخشد.

    ارجاع به لغت حرمت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «حرمت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حرمت

    لغات نزدیک حرمت

    • - حرم مطهر
    • - حرمان
    • - حرمت
    • - حرمت‌شکن
    • - حرمت‌شکنی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.