آخرین به‌روزرسانی:

خارجی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

متعلق به خارج از کشور، برونمرزی

فونتیک فارسی

khaareji
صفت

foreigner, overseas, foreign, strange, stranger, exotic, alien

بازرگانی خارجی

overseas trade

کارگران خارجی فاقد ویزا اخراج خواهند شد.

Undocumented foreign workers will be expelled.

بیرونی، ظاهری

فونتیک فارسی

khaareji
صفت

external, extrinsic, outsider, out, outward, peripheral, extraneous, outside, extramural, outer, exterior

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

ساختمان بیرونی، عمارت خارجی

outbuilding

بخش‌های خارجی گوش

the external parts of the ear

ناپسند gringo

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خارجی

  1. مترادف:
    برونی بیرونی ظاهری
    متضاد:
    داخلی درونی

سوال‌های رایج خارجی

خارجی به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «خارجی» در زبان انگلیسی به foreign ترجمه می‌شود. همچنین در برخی بافت‌ها می‌تواند به‌صورت foreigner (برای اشاره به یک شخص خارجی) یا outsider هم به کار رود، بسته به معنای دقیق آن در جمله.

واژه‌ی «خارجی» مفهومی گسترده دارد و می‌تواند در حوزه‌های مختلف به معانی متفاوتی اشاره کند. در ساده‌ترین تعریف، به هر چیزی یا کسی که از بیرونِ یک کشور، فرهنگ، گروه یا سیستم آمده باشد، «خارجی» گفته می‌شود. وقتی درباره‌ی افراد صحبت می‌کنیم، «خارجی» معمولاً به کسی اطلاق می‌شود که تابعیت یا ملیتی متفاوت از کشور میزبان دارد. این افراد ممکن است گردشگر، مهاجر، دانشجو، کارگر یا دیپلمات باشند و بسته به زمینه‌ی حضورشان، واکنش‌ها و برداشت‌های مختلفی را تجربه کنند.

در دنیای مدرن، مفهوم «خارجی» هم‌زمان با جهانی‌شدن پیچیده‌تر شده است. در بسیاری از جوامع، مرز بین "خودی" و "بیگانه" به‌سادگی قابل تعریف نیست. ممکن است فردی از لحاظ قانونی خارجی باشد، اما از نظر فرهنگی یا زبانی، خود را بسیار نزدیک به جامعه‌ی میزبان بداند. از سوی دیگر، برخی جوامع نسبت به خارجی‌ها با دیدی باز و پذیرنده رفتار می‌کنند، در حالی که برخی دیگر با سوء‌ظن، تبعیض یا حتی بیگانگی. بنابراین، واژه‌ی «خارجی» نه‌تنها یک واژه‌ی توصیفی، بلکه گاهی بار احساسی و اجتماعی قابل توجهی دارد.

در زمینه‌ی سیاسی و بین‌المللی، از «خارجی» برای اشاره به مسائل یا روابط مربوط به سایر کشورها استفاده می‌شود. عباراتی مانند «سیاست خارجی»، «وزارت امور خارجه» یا «روابط خارجی» از این دسته‌اند. در این موارد، واژه‌ی foreign به بُعد دیپلماتیک، استراتژیک و جهانی سیاست اشاره دارد و نشان‌دهنده‌ی ارتباط میان یک کشور با جهان بیرون است.

از جنبه‌ی فرهنگی نیز واژه‌ی «خارجی» بار معنایی خاصی دارد. فیلم خارجی، غذای خارجی، موسیقی خارجی یا زبان خارجی، همگی نشان‌دهنده‌ی مواجهه‌ی ما با تولیدات و فرهنگ‌های دیگر کشورها هستند. این مواجهه می‌تواند الهام‌بخش، آموزنده و حتی چالش‌برانگیز باشد. گاهی چیزهای «خارجی» به‌عنوان نوآوری، تجمل یا حتی تهدید تلقی می‌شوند، بسته به این‌که جامعه‌ی میزبان چگونه با تفاوت‌ها برخورد کند.

واژه‌ی «خارجی» در سطح فردی می‌تواند تجربه‌ای عمیقاً انسانی را بازتاب دهد: تجربه‌ی بودن در جایی ناآشنا، احساس غریبگی، تلاش برای تطبیق و پذیرفته شدن. بودن در نقش «خارجی» ممکن است فرصتی برای رشد، یادگیری و بازاندیشی در مورد هویت باشد. در جهانی که به‌سرعت در حال به‌هم‌پیوستن است، شاید زمان آن فرارسیده که معنای «خارجی» را بازتعریف کنیم، و بیشتر به نقاط مشترک بین انسان‌ها بیندیشیم تا تفاوت‌های ظاهری.

ارجاع به لغت خارجی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خارجی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خارجی

لغات نزدیک خارجی

پیشنهاد بهبود معانی