آخرین به‌روزرسانی:

ستاره‌ای به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ستاره‌مانند

فونتیک فارسی

setaare'i
صفت

star-shaped, stellar, astral, stellate, asteroid, astero-, sidereal, stelliform

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

کوکی ستاره‌ای در مهمانی بسیار محبوب بود.

The star-shaped cookie was a hit at the party.

او لباسی زیبا با الگوی ستاره‌ای پوشیده بود که توجه همه را جلب کرد.

She wore a stunning dress with a stellar pattern that caught everyone's attention.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ستاره‌ای

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ستاره‌ای» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ستاره‌ای

لغات نزدیک ستاره‌ای

پیشنهاد بهبود معانی