آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

طی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tey(y) /

going or travelling through, during, fixing, passing, rolling, crossing, course, in, duration, intervening

going or travelling through

during

fixing

passing

rolling

crossing

course

in

duration

intervening

پیمودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

سرخوردگی او نسبت به کمونیسیم طی سفرش به کوبا آغاز شد.

Her disillusionment with communism started during her trip to Cuba.

طی یک سخنرانی انتقادآمیز سخت بر مخالفان تاختن.

Giving the opposition beans in a stinging speech.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طی

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت طی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طی

لغات نزدیک طی

پیشنهاد بهبود معانی