آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

فروشی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / forooshi /

(designed) for sale, on sale, on offer, salable

for sale

on sale

on offer

salable

قابل فروش

این خانه فروشی نیست.

This house is not for sale.

ویژگی‌های فروشی نرم‌افزار بسیاری از کاربران جدید را جذب کرد.

The salable features of the software attracted many new users.

سازه‌ی پیوندی
فونتیک فارسی / -forooshi /

a combining form (meaning: selling, store)

a combining form

فروشگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

خواربارفروشی

grocery store

امتیاز گشودن یک همبرگرفروشی مک‌دونالد

the franchise to open a Mcdonald's hamburger shop

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فروشی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فروشی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فروشی

لغات نزدیک فروشی

پیشنهاد بهبود معانی