با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

لو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • دام، تله
  • فونتیک فارسی

  • اسم
    trap, snare, gin
    • - لویی با طعمه‌ی تازه پهن شده بود.

    • - A trap was laid, with fresh bait.
    • - خرگوشی در لو گرفتار شد.

    • - A rabbit was caught in the snare.
  • اگر
  • فونتیک فارسی

  • اسم
    if, though, even-though
    • - ولو آنکه

    • - through, even if, although, even-though
  • خال ورق‌بازی
  • فونتیک فارسی

  • suffix indicating the number of dots on a playing card
    • - چهارلوی خشت

    • - four of diamonds
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد لو

ارجاع به لغت لو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لو

پیشنهاد بهبود معانی