فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

لو به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دام، تله

فونتیک فارسی

اسم

trap, snare, gin

لویی با طعمه‌ی تازه پهن شده بود.

A trap was laid, with fresh bait.

خرگوشی در لو گرفتار شد.

A rabbit was caught in the snare.

اگر

فونتیک فارسی

اسم

if, though, even-though

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

ولو آنکه

through, even if, although, even-though

خال ورق‌بازی

فونتیک فارسی

suffix indicating the number of dots on a playing card

چهارلوی خشت

four of diamonds

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لو

  1. مترادف:
    افشا رسوا فاش
  1. مترادف:
    شفه لب لوچه
  1. مترادف:
    بلندی پشته تپه رش
  1. مترادف:
    زرداب صفرا

ارجاع به لغت لو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لو

لغات نزدیک لو

پیشنهاد بهبود معانی