cheek, jowl
لپهای سرخ
the red cheeks
یک قطره اشک از گونهی پیرمرد سرازیر شد
A tear trickled down the old man's cheek
lope
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لپ آهیانهای
parietal lobe
لپ بینایی
optic lobe
لپ پسسری
occipital lobe
lobe
کلمهی «لپ» در زبان انگلیسی به cheek ترجمه میشود، که به ناحیهی نرم و گوشتی دو طرف صورت، بین بینی و گوش اشاره دارد.
لپها در ساختار صورت انسان نقشی کلیدی دارند و هم از نظر عملکردی و هم از نظر زیباییشناسی اهمیت دارند. از نظر زیستی، لپها بخشی از عضلات صورت را در خود جای دادهاند، بهویژه عضلهی «بوکیناتور» (buccinator) که در جویدن، مکیدن، و صحبت کردن نقش دارد. لپها همچنین بافت چربی زیادی دارند، که بهویژه در کودکان به ظاهر پُر و گرد آنها منجر میشود؛ چیزی که از دیرباز بهعنوان نشانهای از سلامت و شادابی تلقی میشده است.
در فرهنگهای مختلف، لپها دارای بار معنایی خاصیاند. در بسیاری از جوامع، لپهای گلگون یا سرخشده نشانهی خجالت، هیجان یا شور و نشاط هستند. همین ویژگی در ادبیات و هنر نیز بازتاب یافته است؛ مثلاً توصیف معشوق با لپهای گلگون در شعر فارسی بسیار رایج است. بوسیدن لپ کودک یا عزیزان نیز نوعی ابراز محبت است که در بسیاری از فرهنگها رواج دارد و احساس نزدیکی عاطفی را منتقل میکند.
از منظر زیبایی و آرایش، لپها محل مهمی برای استفاده از رژگونه، کانتورینگ و هایلایت محسوب میشوند. آرایشگران از شکل و زاویهی گونهها و لپها برای فرمدهی به صورت استفاده میکنند. علاوه بر این، برخی جراحیهای زیبایی و تزریقات (مثل فیلرهای گونه) دقیقاً روی ناحیهی لپ تمرکز دارند تا به چهره حجم، شادابی یا فرم دلخواه بدهند. لپها در کنار چشم و لب، یکی از مهمترین عناصر انتقال احساسات از طریق چهره نیز هستند.
«لپ» تنها بخشی از صورت نیست؛ بلکه عضویست که پیوند نزدیکی با زبان بدن، احساسات، زیبایی، و حتی روابط انسانی دارد. چه در خندهای از ته دل، چه در بوسهای محبتآمیز، و چه در رنگپریدگی ناشی از ترس، این ناحیهی کوچک نقش بزرگی در انتقال عاطفه و درک انسانی ایفا میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لپ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لپ