hireling, mercenary, henchman
hireling
mercenary
henchman
شورشیان سربازان را مزدوران دشمن میدانستند.
The rebels accused the soldiers of being hirelings of the enemy.
مزدور بدون پرسیدن سوالی ماموریت را قبول کرد.
The mercenary accepted the mission without asking questions.
wage earner, hired worker, pay
wage earner
hired worker
pay
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هر مزدور مستحق دستمزد عادلانه برای کار خود است.
Every wage earner deserves fair compensation for their work.
وفاداری مزدور همیشه مورد سوال بود.
The pay’s loyalty was always in question.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
شکل درست و معیار «مزدور» است.
«مزدور» واژهای عربیتبار است که در فارسی به معنی کسی که در ازای دستمزد، معمولاً بهصورت ناپسند یا خیانتآمیز، کاری انجام میدهد بهکار میرود. این کلمه در متون رسمی، ادبی و روزمره با همین املاء رایج است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مزدور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مزدور