آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

مک به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / mek /

suck, sucking, suction, myzo-

suck

sucking

suction

myzo-

مکیدن

مک نوزاد به او کمک کرد آرام شود.

The baby's suck helped him feel calm.

مک آب‌نبات برای کودک لذت‌بخش بود.

The sucking of the candy was satisfying to the child.

قید
فونتیک فارسی / mok /

exactly, just, dead, clear, cool, flat

exactly

just

dead

clear

cool

flat

کامل، دقیق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

یک میلیون دلار مک در بانک دارد.

He's got a cool million dollars in the bank.

مک سر وقت برای مصاحبه رسید.

She arrived exactly on time for the interview.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مک

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
مترادف:
مترادف:
زوبین نیزه‌کوچک مطرد

ارجاع به لغت مک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مک

لغات نزدیک مک

پیشنهاد بهبود معانی