فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ننه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مادر

فونتیک فارسی

nane
اسم

mother, mom

ننه‌ام بهترین آشپز دنیاست.

My mom is the best cook in the world.

وقتی از خانه دورم، دلم برای ننه‌ام تنگ می‌شود.

I miss my mom when I am away from home.

مادربزرگ

فونتیک فارسی

nane
اسم

nana, granny

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

ننه‌ام خوشمزه‌ترین پای سیبی را که تابه‌حال چشیده‌ام، پخت.

My granny baked the most delicious apple pie I have ever tasted.

ننه‌ام عاشق تعریف کردن داستان‌های دوران کودکی‌اش است.

My granny loves to tell stories about her childhood.

دایه

فونتیک فارسی

nane
اسم

nanny

وقتی والدین از بچه‌ها دور بودند، ننه به بهترین شکل از آن‌ها مراقبت می‌کرد.

The nanny took great care of the children while their parents were away.

او یک ننه استخدام کرد تا از دوقلوهای نوزادش مراقبت کند.

She hired a nanny to look after her newborn twins.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ننه

  1. مترادف:
    بی‌بی جده مادربزرگ
  1. مترادف:
    مادر مامان والده
  1. مترادف:
    خدمتکار مستخدمه

ارجاع به لغت ننه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ننه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ننه

لغات نزدیک ننه

پیشنهاد بهبود معانی