فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مامان به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مادر

فونتیک فارسی

maamaan
اسم

mamma, mommy, mammy, mummy, mama, ma, mom

هرچیزی را که می‌خواهی می‌توانی از مامان درخواست کنی.

You can appeal to Mom all you want.

مامانت عکس‌های بچگیت رو نشون داد

Your mom showed me your baby pictures

دوست‌داشتنی

فونتیک فارسی

maamaan
صفت

cute, dainty

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

دختر مامانی داری

You have a cute daughter

لباس مامان

dainty dress

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مامان

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    بابا پاپا پدر
  1. مترادف:
    ام مام مادر ننه والده بابا پاپا پدر
  1. مترادف:
    ناز ناب قشنگ مامانی
  1. مترادف:
    مطلوب دوست‌داشتنی

ارجاع به لغت مامان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مامان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مامان

لغات نزدیک مامان

پیشنهاد بهبود معانی