to age, to attain a certain age
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
وقتی پا به سن میگذاریم، معمولاً اولویتهایمان تغییر میکند.
As we age, our priorities often change.
انگار یکشبه پا به سن گذاشته بود.
She seemed to age overnight.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پا به سن گذاشتن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پا به سن گذاشتن