آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

پلو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / polõ /

غذا و آشپزی cooked rice, pilaf, rice

cooked rice

pilaf

rice

برنج پخته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

مهری مرغ را با پلو سرو کرد.

Mehri served the chicken with rice.

بشقاب پلو را به‌ سمت خودش کشید.

He pulled the plate of rice toward himself.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پلو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پلو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پلو

لغات نزدیک پلو

پیشنهاد بهبود معانی