آخرین به‌روزرسانی:

پهلوان به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

قهرمان، ورزشکار

فونتیک فارسی

pahlevaan
اسم صفت

hero, champion, athlete, very strong, heroic, strongman, sportsman, strong

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

جهان پهلوان

world champion

تختی پهلوان معروفی بود.

Takhti was a famous athlete.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پهلوان

  1. مترادف:
    دلاور دلیر شجاع قهرمان گرد مبارز نیو یل

ارجاع به لغت پهلوان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پهلوان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پهلوان

لغات نزدیک پهلوان

پیشنهاد بهبود معانی