آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

گره‌دار به انگلیسی

معنی‌ها

صفت
فونتیک فارسی / gereh daar /

lumpy, burled, gnarled, knotty, nodular, nodose, nodous

lumpy

burled

gnarled

knotty

nodular

nodose

nodous

دارای گره، گرویده

cross-grained

cross-grained

چوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گره‌دار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گره‌دار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گره‌دار

لغات نزدیک گره‌دار

پیشنهاد بهبود معانی