آخرین به‌روزرسانی:

گم شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مفقود شدن

فونتیک فارسی

gom shodan
فعل لازم

to be lost, to be mislaid, to disappear, to get lost, to be missing, to vanish, to go out of sight

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

ما در بیابان گم شدیم.

We were lost in the desert.

پرونده‌های مرا به‌هم ریخته بودند و سندهای رسمی‌ام گم شده بود.

My files had been rifled and my bond certificates were missing.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گم شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گم شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گم شدن

لغات نزدیک گم شدن

پیشنهاد بهبود معانی