امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Accordion

əˈkɔːrdiən əˈkɔːdiən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    accordions

معنی و نمونه‌جمله

noun
(موسیقی) اکوردئون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- accordion pleats
- چین آکاردئونی دامن، پلیسه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد accordion

  1. noun musical instrument
    Synonyms: concertina, groanbox, melodeon, squeezebox, stomach Steinway, windbox

ارجاع به لغت accordion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «accordion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/accordion

لغات نزدیک accordion

پیشنهاد بهبود معانی