فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Advertised

سوم‌شخص مفرد:

advertises

وجه وصفی حال:

advertising

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1

انتشار یافته، اعلان‌شده، به‌ اطلاع عموم رسیده، تبلیغ‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

an advertised product

محصولی تبلیغ‌شده

an advertised letter

نامه‌ای که به اطلاع عموم رسیده است

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد advertised

  1. adjective announced
    Synonyms:
    made public publicized broadcast posted shown exhibited displayed noted pointed out told of touted plugged
    Antonyms:
    unannounced suppressed forgotten

ارجاع به لغت advertised

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «advertised» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/advertised

لغات نزدیک advertised

پیشنهاد بهبود معانی