با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Advertised

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    advertises
  • وجه وصفی حال:

    advertising

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
انتشار یافته، اعلان‌شده، به‌ اطلاع عموم رسیده، تبلیغ‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- an advertised product
- محصولی تبلیغ‌شده
- an advertised letter
- نامه‌ای که به اطلاع عموم رسیده است
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد advertised

  1. adjective announced
    Synonyms: posted, noted, publicized, made public, broadcast, pointed out, told of, displayed, exhibited, shown, plugged, touted
    Antonyms: unannounced, forgotten, suppressed

ارجاع به لغت advertised

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «advertised» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/advertised

لغات نزدیک advertised

پیشنهاد بهبود معانی