Beer

bɪr bɪə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    beers

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun A1
آبجو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- root beer
- آبجو ریشه، روت بیر
- ginger beer
- شربت زنجبیل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beer

  1. noun alcoholic beverage made from malted grain
    Synonyms: ale, amber brew, barley pop, brew, brewski, brown bottle, chill, cold coffee, cold one, hops, lager, malt, malt liquor, oil, stout, suds

Idioms

  • beer belly

    شکم گنده (در اثر اعتیاد به خوردن آبجو زیاد)

ارجاع به لغت beer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beer

لغات نزدیک beer

پیشنهاد بهبود معانی