فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Beer

bɪr bɪə

شکل جمع:

beers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable A1

آب‌جو (نوعی نوشیدنی الکلی که از غلات تهیه می‌شود)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

She ordered a cold beer.

او آب‌جوی خنکی را سفارش داد.

She enjoys trying different craft beers.

او از امتحان کردن آب‌جوهای دست‌ساز مختلف لذت می‌برد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Many fans drink beer during sporting events.

بسیاری از طرفداران در طول رویدادهای ورزشی آب‌جو می‌نوشند.

noun countable A1

لیوان آب‌جو، استکان آب‌جو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

He raised his beer in a toast to friendship.

او لیوان آب‌جوی خود را به سلامتی رفاقت بلند کرد.

After work, they often unwind with a beer.

بعداز کار، آن‌ها اغلب با یک لیوان آب‌جو خستگی درمی‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد beer

  1. noun alcoholic beverage made from malted grain
    Synonyms:
    ale lager brew suds malt stout brewski hops malt liquor cold one chill barley pop amber brew brown bottle oil
  1. noun a glass or container of beer

Idioms

beer belly

شکم گنده (در اثر اعتیاد به خوردن آبجو زیاد)

ارجاع به لغت beer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/beer

لغات نزدیک beer

پیشنهاد بهبود معانی