امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Broad-spectrum

American: ˈbrɒdˈspektrəm British: brɔːdˈspektrəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مؤثر در مقابل گونه‌های متعددی از ریز زیوی‌ها (میکروارگانیسم‌ها)، گسترده‌اثر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a broad-spectrum antibiotic
- پادزی‌ای گسترده‌اثر
adjective
دارای گونه‌های متعدد، گوناگون، چندسان
- a broad-spectrum array
- آرایه‌ی چندسان (دارای گونه‌های متعدد)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد broad-spectrum

  1. adjective covering a wide scope
    Synonyms:
    general broad extensive large comprehensive inclusive sweeping wide-ranging far-reaching all-inclusive overall global widespread extended expansive all-around wide-reaching far-ranging all-round

ارجاع به لغت broad-spectrum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broad-spectrum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/broad-spectrum

لغات نزدیک broad-spectrum

پیشنهاد بهبود معانی