با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Bug Off

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
(عامیانه) دست از سر کسی برداشتن، ول کردن، اذیت نکردن (در انگلیس bugger off هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bug off

  1. verb go away
    Synonyms: beat it, buzz off, cut out, depart, get lost, hit the road, leave, move out, scram, shove off, split, take a hike

ارجاع به لغت bug off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bug off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bug-off

لغات نزدیک bug off

پیشنهاد بهبود معانی