کسبوکار تماس تبلیغاتی، تماس بازاریابی، تماس ناخواسته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The salesperson made a cold call to a potential customer.
فروشنده با یک مشتری بالقوه تماس تبلیغاتی گرفت.
I received a cold call from a telemarketer trying to sell me a new credit card.
یک بازاریاب تلفنی با من تماس تبلیغاتی گرفت و تلاش کرد یک کارت اعتباری جدید به من بفروشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cold call» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cold-call