آخرین به‌روزرسانی:

Cold Call

ˌkoʊldˈkɑːl ˌkəʊldˈkɔːl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کسب‌وکار تماس تبلیغاتی، تماس بازاریابی، تماس ناخواسته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The salesperson made a cold call to a potential customer.

فروشنده با یک مشتری بالقوه تماس تبلیغاتی گرفت.

I received a cold call from a telemarketer trying to sell me a new credit card.

یک بازاریاب تلفنی با من تماس تبلیغاتی گرفت و تلاش کرد یک کارت اعتباری جدید به من بفروشد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cold call

  1. noun unsolicited call
    Synonyms:
    spam sales call hard sell spit

ارجاع به لغت cold call

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cold call» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cold-call

لغات نزدیک cold call

پیشنهاد بهبود معانی