امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Come In For

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb C2
در معرض قرار گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد come in for

  1. phrasal verb be eligible for something, be subjected to
    Synonyms: acquire, bear brunt, endure, get, receive, suffer

ارجاع به لغت come in for

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «come in for» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/come-in-for

لغات نزدیک come in for

پیشنهاد بهبود معانی