با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Competitively

kəmˈpet̬ət̬ɪvli kəmˈpetɪtɪvli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
(محصولات و خدمات و غیره) به‌طور رقابتی، به‌طور مقرون‌به‌صرفه
- The policy is intended to give consumers more access to competitively priced electricity.
- این سیاست به‌منظورِ دسترسیِ بیشتر مصرف‌کنندگان به برق، با قیمت رقابتی، لحاظ گرفته شده است.
- Their products are competitively priced.
- محصولات آن‌ها، به‌طور رقابتی، قیمت‌گذاری شده‌اند.
adverb
به‌طور رقابتی، رقابت‌جویانه، به‌طور مسابقه‌ای
- We raced fairly and competitively.
- منصفانه و رقابت‌جویانه مسابقه دادیم.
- I began swimming competitively nearly 30 years ago.
- تقریباً ۳۰ سال قبل، شنا را به‌طور مسابقه‌ای شروع کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد competitively

  1. adverb In competition
    Antonyms: noncompetitively

لغات هم‌خانواده competitively

ارجاع به لغت competitively

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «competitively» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/competitively

لغات نزدیک competitively

پیشنهاد بهبود معانی