به شدت شکایت کردن، با تلخی گله کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The residents complained bitterly about the noise.
ساکنان به شدت از سر و صدا شکایت کردند.
He complained bitterly that he had been treated unfairly.
او با تلخی شکایت کرد که با او ناعادلانه رفتار شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «complain bitterly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/complain-bitterly