Cornucopia

ˌkɔːrnəˈkoʊpiə ˌkɔːnjəˈkəʊpiə ˌkɔːnjəˈkəʊpiə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شاخ amalthaea یا شاخ وفور نعمت، ظرفی شبیه به شاخ یا قیف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cornucopia

  1. noun The property of being extremely abundant
    Synonyms: abundance, horn-of-plenty, profusion, horn, ornament, profuseness, receptacle, richness

ارجاع به لغت cornucopia

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cornucopia» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cornucopia

لغات نزدیک cornucopia

پیشنهاد بهبود معانی