فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Crt

ˌsiːɑːˈtiː ˌsiː ɑː ˈtiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • مخفف: (فیزیک) لامپ اشعه‌ی کاتد
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد crt

  1. noun A vacuum tube in which a hot cathode emits a beam of electrons that pass through a high voltage anode and are focused or deflected before hitting a phosphorescent screen
    Synonyms: cathode ray tube

ارجاع به لغت crt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crt

لغات نزدیک crt

پیشنهاد بهبود معانی