(پیراهن مردانه) دکمهی سردست، دکمهی سرآستین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She admired the intricate design of his gold cuff link.
او طراحی پیچیدهی دکمهی سرآستین طلایی او را تحسین کرد.
He polished his silver cuff link before the big meeting.
او قبلاز جلسهی بزرگ، دکمهی سرآستین نقرهای خود را تمیز کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cuff link» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cuff-link