با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cutback

ˈkʌtbæk ˈkʌtbæk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cutbacks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun C1
    کاستن (به‌ویژه از شمار کارمندان یا تولید یا بودجه)
    • - a cutback in the production of shoes
    • - کاهش در تولید کفش
  • noun
    (رمان و فیلم و غیره) بازگشت به صحنه‌های پیشین، پسگشت
    • - a cutback shot
    • - نمای پس‌گشت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cutback

  1. noun decrease
    Synonyms: abatement, belt-tightening, curtailment, decline, decrement, economy, lessening, lowering, reduction, reversal
    Antonyms: increase, raise

ارجاع به لغت cutback

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cutback» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cutback

لغات نزدیک cutback

پیشنهاد بهبود معانی