با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cyprian

ˈsɪpriən ˈsɪprɪən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • adjective noun
    اهل جزیره‌ی قبرس (بیشتر می‌گویند: Cypriot)
  • adjective noun
    (قدیمی) شهوتران، بیبند و بار (از نظر جنسی)، هرزه، ول
  • adjective noun
    وابسته به ونوس
  • adjective noun
    (قدیمی) فاحشه
  • سیپریان مقدس (اسقف شهر باستانی کارتاج) (c. A.D. 200-258)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cyprian

  1. noun A woman who engages in sexual intercourse for money
    Synonyms: prostitute, cocotte, whore, harlot, bawd, tart, fancy woman, working girl, sporting lady, lady of pleasure, woman of the street
  2. noun A native or inhabitant of Cyprus
    Synonyms: cypriot, cypriote
  3. adjective Of or relating to Cyprus or its people or culture
    Synonyms: cypriote, cypriot

ارجاع به لغت cyprian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cyprian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cyprian

لغات نزدیک cyprian

پیشنهاد بهبود معانی