گذشتهی ساده:
defrostedشکل سوم:
defrostedسومشخص مفرد:
defrostsوجه وصفی حال:
defrosting(خوراک یخ زده را) آب کردن
Defrost the frozen meat by placing in it lukewarm water.
گوشت یخزده را با قرار دادن در آب ولرم یخزدایی کنید.
یخ زدایی یا پاک کردن یخ شیشه ماشین (به وسیله سیستم یخ زدای ماشین)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «defrost» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/defrost