فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Difficile

ˌdɪfɪˈsiːl ˌdɪfɪˈsiːl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

قدیمی سرسخت، کله‌شق، یک‌دنده، لجباز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

She was a difficult child.

او بچه‌ی سرسختی بود.

It's hard to communicate with a difficile boss.

برقراری ارتباط با رئیس یک‌دنده سخت است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت difficile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «difficile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/difficile

لغات نزدیک difficile

پیشنهاد بهبود معانی